" پرکشیدن مجال میخواهد "
" آسمان زلال میخواهد "
" اشتیاق پرنده کافی نیست "
" چونکه پرواز بال میخواهد "
سلام بر برادر رزمنده ام...
پاهایت کو برادر؟ دستانت کو؟!! تو هم مثل عمویم عباس دست نداری؟!! چرا چشمانت
نابیناست؟؟! چرا تاول می زنی و نمی توانی نفس بکشی؟! چرا سرفه هایت قرمز است؟! چرا
چهره نازنینت مثل بقیه پدرها نیست؟چرانمیتوانی مثل بقیه پدرها بافرزندت بازی کنی؟ اری من
می دانم ...روزی روزگاری دشمن به کشورم حمله کرد و تو به جرم داشتن غیرت و وطن پرستی
و ناموس پرستی رفتی و از کشور و دین و ناموست .......دفاع کردی!! اینها را می دانم !!! ولی
برادرم به چه بهایی؟! به بهایی که دیگر احترامت را نگه نمی دارند؟ ! به بهایی که ارزشی برایت
قایل نیستن؟! به بهایی که مسخره ات می کنند؟ حرفت را می دانم که فقط به خاطر خداست
که این زخم زبانها را تحمل می کنی بارها و بارها و بارها و...... گفتی که فقط به خاطر خدا و
اسلام رفتی خودت را ناقص کردیاری ناقص واژه ایست که بارها.. از زبان دوستان اشنایان و
مردم شنیده ام این روزها این واژه ی مسخره این رفتارهای توهین امیز این لقب دادن های بی
مورد این بی احترامی ها و حرمت شکنی ها را خیلی ... می بینم و دلم خون می شود شـما
حماسه سرودید و ما به نام شما فقط تــرانه ســرودیم، نـان درآوردیـــــم بـــرای ایــنکــه بگوییــم
با شما بودیـم چقـــدر از خـــودمان داستـان درآوردیـم و آبــــــهای جــهان تا از آسیـــاب افتـاد قلم
به دست شدیم و زبان درآوردیم ... اما ای برادرانم ای عزیزان دلم ای امید زندگی ها... ای همه
داشته و نداشته هایمان من به وجود داشتن برادران با غیرت و جوانمرد مثل شماافتخار می کنم
و از این اراجیفی که پشت سرتان می گویند خم به ابرو نمی اورم به شرط لبخند زیبای شماها .
کلمات کلیدی :
[ نظر:() ]